عشق معروفp8

عسلناز · 04:51 1399/12/19

هلو مای لاوان♥️😊

اومدم با پارت۸⭐️

نگران نباشیدحالا حالا ها تشریف داریم خدمتتون،

به این زودی تمومش نمیکنم😍

برو ادومه 🌷^*•-•*^

 

آدرین:بگین دیگه(زیرلب)

سابین:تام بنظرت چکارکنیم؟

تام:هرچی مرینت بگه

مرینت:خوب چه گویم،هرچه صلاح است...

قه قههه های آدرین رفت هوا:/

مرینت:چته!هوی!باتوام:/

آدرین:اهممم،هیچی😐🌷

همون لحظه دکتر با دو پرستارخانم،بسی جیگر وارد میشن...

دکتر:خب سِرُم هاشون تموم شده،

آدرین:کی مرخص میشیم؟

دکتر:۲روزدیگه،چطورمگه؟

آدرین:قرارخواستگاری داشتیم،گفتیم هماهنگ کنیم زشت نشه.

مرینت:اهم،،،اونوقت خانم خوش شانس کی باشن؟

آدرین:مرینت چنگ...

مرینت:دوپن چنگ😐🔪

آدرین:شاید😈

پرستارا داشتن سکته ارپیجی میزدنا...عیبی من و آدرین خندیدیم و خندیدیم که نگو😊❤️

اززبان آدرینمون🤧♥️ 

یهو در باز شد،فرانچس و بقیه هم دانشگاهیا اومدن تو،نفس نفس میزدن.

من:خسته نشین،یه دستی شکسته ها.

مرینت:برامن اومدن نه تو پشمک جان.

 فرانچس:سلام آدرین جانم:)❤️

کیم:سلام،نگاه کنیدچه بلایی سرخودتون آوردید:/

کلویی:حالا چه اتفاقی افتادمرینت جون که تصادف کردین!

من سرمو انداخته بودم پایین،مرینت خواست بگه که من زودی گفتم.

کلویی:آفرین...آفرین😐از کیم انتظارمیرفت اما...شماهادیگ چرا؟؟😄😂

کاگامی:آقایون داداشی ها،خواهراآبجیا؛اینجاطویله نیس که تجمع کرد‌ین،ظرفیت کمه،گمشیدگمشید بیرون کره مارا!

نینو:چی!کره مار:/مگه مار تخم نمیذاره!

کاگامی:حالاهرچی برید برید!!‌

آلیا:چشم چشمممم

مرینت:خوش اومدید،

آلیا:ببخشیدمراحم شدیم

مرینت:نخیر...مزاحمید😐🔪 

من:بریدمیخوام بکَپَم :|~• 

نینو:ماشاالله دوقلوعید شماها😍 چه باشعورم هستین:)

من:دَرَم پشت سرت ببند داداچ! 

آلیا:خدافظ🤧😍 

کلویی،کیم،آلیا،نینوو... :ایشاالله زودتر خوب بشید:)❤️

من و مرینت:مرسی،خداحافظ🌷

♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️  

 پایان😄

شرمنده کم دادم. 

شایدعصر،پارت بدم اگه هم نه باشه برا فردا صبح:)♥️

بای تاهای