عشق معروفp7
سلام گلای توخونه🌷
دانش آموزای نمونه😍
یادتون باشه...لایک و کامنت نشه فراموش!
(بچه ها من امروز فهمیدم ساسی پسرداره!/عجب•_•)
اول اینستابعدکتاب!!!خرخره
از زبان آدری خر پوله🌈🌈
مرینت گونمو محکم بوسید،تاحالا اینقدر خرکیف نشده بودم(اقلیما:چه بی ادب ماشاالله/خیلی هم دلت بخواد/هه من صدتا خیال دارم برات،درخواست داری بگو/آدری:صحنه+۱۸هم نداریم/صبورباش سلطان😈خوش خوشان در راهه)
عه وا..مری..ی..ن.ن..نتتتت الان تصادف میکنم.
و تصادف شد،
مرینت:آدیی آدییریننن
من:عشق..م
و بیمارستان...
دکتر:متاسفانه دست چپ و پای راست خانم دوپن چنگ،پای راست و دست راست آقای اگراست شکسته!.
امیلی:پسرم😟
سابین:دخترم😖
آدرین و مرینت:مامان.....بابا😁😍
من و مرینت به هم نگاه های عاشقانه میکردیم،یهو
(*لوکا و آدرینا تازه عقد کردن*)
لوکا:عجب مگاه های عشخولانه ای،مبارکه،
آدرینا:ایول میتونم خواهرشوهر بازی از نوع خوبش دربیارم😍😈
آدرین:ببنده😐😑🔪
امیلی:جریان چیه!؟
مرینت تا اومد دهن وا کنه...پریدم و گفتم
آدرین:من...عا..ش..ق
امیلی:مبارکه
مرینت چپ چپ نگاهمون میکرد با نیش باز،
مرینت:نههههه!😈
آدرین:😟چ..چ...ییییی
مرینت:نه من با دست وپا گچ گرفته عقد نمیکنم😈
آدرین:نههههه😟بادلم بازنکن،بازی نکن
یهو خندیدم نتونستم خوب نقش بازی کنم،
مرینت:جدی...صبرکن من چطور میتونم اینطوری برقصم،قزمیت خنگ😐
امیلی:کی بیایم خواستکاری،سابین جون؟؟
سابین:انممم
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
تمام
نظرنشه فراموش😈😍
خدافظ:)