عشق معروفp6

عسلناز · 13:18 1399/12/17

های هانی ها:)

شرمنده...دیرپارت میدم:(

خو درسا عمونمو بریده🔪

حتی پنجشنبه وجمعه آسایش نداریم:/

بفرماادامه جیگر♥️

(قول میدم لایک ونظربدم)

خوقول دادی!

اززبان آدرین♥️🌷

قلبم تندتند میتپید...نکنه نکنه اون دیگه...

مرینت:جناب آقای آناناسی بریم؟

من:چشم خانم بلوبری:)

مرینت:دیگه من رو به این اسم صدا نزن•__•

من:توهم من رو آناناسی صدانکن تا صدات نکنم بلوبری:/

مرینت:اوکی بریم

من:بریم

سوارماشین فِراری خوشمل پشمک زعفرانی شدیم...عرچه ناز بود.

من:خب خب شنیدم یه چنددقیقه ای میگذره از آناناسی به،پشمک زعفرانی تغییردرجه یافتم😏

مرینت:ازز...ازز..ازکجا فهمیدی؟!!!

من:من آدم نیستم•____•

مرینت:یاجدمیراکلس...چی بلغورمیکنی!پس چی هستی؟

من:یه عاشق،یه دیوونه

مرینت:عررر....چقدقشنگ لاس میزنی•___•پُر رو🔪😐

من:اوه اوه...واردیا!!!!

مرینت:گمشوعلفتو بِچَر بز زرد:)

من:توهین کنی،نکردی،بلایی سرت میارما(منحرفاگرفتن چی شد*) 

مرینت:عجیجم...🥺!

من:جانم؟:؟

مرینت:یه سوال بپرسم...نسخرم نکن!؟

من:عخشم،سوالاتو بپرس...من غلت بکنم مسخره خانم کوچولوم کنم.

مرینت:کی میای خواستگاریم؟

من:😈هیچوقت😐

 مرینت:😐

من:خخخخ😂...اهم اهم....راستش به مامانم میگم،به خونتون زنگ بزنه و بگه میام خواستگاری😏😆

مرینت:جیغغغغغ....عاشقتم

یهو پریدو گونمو بوسید،منم خرکیف شدم^>^ 

♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️

ادامه  دارد...

خب منتظرپارت بعدی باشید😆اوکی؟

بای تاهای♥️