عشق معروفp5

عسلناز · 13:13 1399/12/14

😍های لاوانم

چطورین؟؟😎

پارت پنجم را تقدیم حضورگرمتان میکنم:)😊❤️

شرمنده دیربه دیرپارت میدم.

راستش من تیزهوشانم،الان ششمم😐

خودم دوست ندارم مامانم مجبورم میکنه🔪⚖️

برید ادامه:)

از زبون آدرین😐🐝

چقدخوشحالم،قراره طبیعی بازی کنیم...اما بیشتر پول میگیریم😆.

وایییی من عاشق این دخترم دلم میخوادببوسمش،باهاش ازدواج کنم،ا( ˘ ³˘)♥︎آدرین به خودت بیا.

تکه ای از فیلم📽📽🖥

ریچارد:تو مال منی😈

جیسو:نه گمشو اونور ریچارد!توالان مستی*******(*نشانه خنده)

فیلیکس:کاتتتت 😐

همه:ههههههههههههه(خنده شدید)

فیلیکس:زهرخر کره مارا:/🔪😐

آدرین:فهمیدی چی بلغور کردی؟

فیلیکس:چی گفتم!!!؟؟؟

مرینت: زهر خرررر...کره مارها😐

فیلیکس:خاککککک😨اومای گاد وات دِفازم؟

نینو و آدری:حالا چرت و پرت نگو داداچ،انگیلیسی پشت سرهم تندتندبلغورنکن.

لوکا:هوییی،زودباشین منم اینجا آدممما:/میخوام نقش بازی کنم😑🔪

مرینت:داداشی...عزیزم،جانم،نفسم،بیشعور،چُل مغز اگه تو اون پشت دیوونه بازی در نیاری من نمی خندم...چه برسه عمم:|~

لوکا:عمه هامون مشترکه جانم😊

آدرین:عهههه خفه خون...داداش گرام:/

لوکا:چرا به مرینت چیزی نمیگی!!!؟؟؟

اززبان آدرین😐❤️🐅

لوکا گف چرابه مری چیزی نمیگم.

یهومرینت دهن بازکردگف:چون میدونه با یه خانم محترم چطور باید رفتار کرد.

من:نههه.....به چیز دیگس

(*توجه الان توجمع دوستانن) 

لوکا و مرینت:چه چیزی یالا د بگو دیه:/

من:توخماری بمونین فردا ساعت۷عصرتو بیابون که میخوایم بریم میگم بهتون😈😐

مرینت:اوک...ی😑🔪،اگه نگی زبونتو میبرم .

من:باچی؟

مری:باتبر

من:سریع یاتند؟

مری:سریع! مگه فرق داره😆

من:آره سریع ۵حرفه اما تند ۳حرفه...مثل عشق

مری:چراعشق؟

من:فردا سرعصرمیفهمی!

مری:آدرین لطفاً بگو<*چشمانش را گربه ای میکند> 

من:عاشقتم!

مری:هن؟؟؟

من:باداد میگم همه بفهمن:)😈

مری:هوییی نچ نچ فهمستم!آقامون😍

من:یعنی بله!؟!!

مری:نهههه،من قصد ادامه تحصیل دارم.

من:دوسم نداری🥺؟

من:نههههه.......عاشقتم!💫🌸😊 

وقتی مرینت اول نه رو گفت ترسیدم،اماباگفتن کلمات بعدی که تندوسریع پشت سرهم آوا شدن،پرید بغلم.