عشق معروفp10

عسلناز عسلناز عسلناز · 1399/12/25 11:27 · خواندن 2 دقیقه

سیلام علیکم😊♥️

خوبید؟خوشید؟سلومتید؟دماغاچاقه؟

خب شرمنده چندروز بود پارت ندادم😁☺️

برید ادومه بخونیدلاوانم💚🌻

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️💚❤️❤️

اززبان مرینت 💚💚💚💚💚💚

با امیلی جون رفتیم خونه آدرین اینا،اولش هعییی میخندیدیم و قهقهقع راه انداخته بودیم.سراینکه تو شامپوی گابریل پدرآدرین جونم😍رنگ مو سفید ریختیم😂

وموهاش از بلوندبه سفیدتغییررنگ یافت.

بعداز۲:۳۰ساعت مامان و بابای منم اومدن.😊🌷

سابین:سلام دخترم،سلام....

آدرین:سلام مامان جان😊😇

تام:سلام پسرم

من:چی زود پسرخاله شدین،هنوزهیچی نشده پسرم،مامان،دخترم راه انداختین😐🙄

امیلی:خب تو رازی،اون راضی....گوربابای آدمای ناراضی☺️

آدرین:مامان....:/اگه من دیگه بذارم فیلم ایرانی ببینی.

(*اینجا مثل سکانسی تو فیلم"دشمن زن"با بازی گوهرخیراندیش و سام درخشانی*)

گابریل:سلامم...خوبید؟

تام:گابریل چ..چرا موهات...(باتعجب!)

امیلی:این دو تا گاومیش تو شامپوی عشقم رنگ مو ریختن.

آدرین:رنگش زنونه بود(با داد)!🤣😁😐 

سابین:واقعا مم..مر..ییننت؟؟؟(باخنده)🤣🤣 

من:آری آریییی

گابریل:اِااا...پس عروس گُلمم تو جنایت دست داشته•___• 

آدرین:خیلیییی خوشتیپ شدی رفیق...یعنی ددی.

 لوکا:اااا(دادزدن) 

آدرینا:چته هوی وحشی آمازونی

من:به داداچ من...چی بلغورکردی،بیشعورررر اگه دستم بهت نرسه.

آدرین:عزیزم شما چلاغی الان یه کاری دستمون میدی(درحالی که گرفته بودش تا آدرینا رو نزنه) 

من:آدددییییی🥺بزال بزنمش تع دلوم خنم سه😁🥺 

آدرین،(درِگوش):عشقم الان میگریم قلقلک بارونش میکنیم!اوکی؟

من:یسسسس یسسس😈

لوکا:تموم شد؟حالا مثلا درگوشی گفتین؟

آدرین:ببنددرکاپوتو😐🔪.   

لوکا:هوی هوییی اوکی 

امیلی:بچه ها بس کنین!

لوکا،آدرین،آدرینا،من:اوکی مامان!

سولماز(آشپز):بیاین شام حاضره!😊