عشق معروفp9
کنیچوا
میناسان؟؟:)
آقامن ازقبل هم بلدبودم😐🏒به خودت زل بزن
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
اززبان مرینت جون❤️❤️❤️
آدرین:آخیششش،راحت شدما...
مرینت:مگه نا راحت بودی؟
آدرین:نچ نچ،همه چی درکنارتوخوبه نفسم.
من:پس چی!!!
آدرین:هیچی؟
من:چی؟
آدرین:نخودچی
من:چی؟
آدرین هرچی که آخرش چی😄
من:آدرین،عزیزم،جانم،نفسم،کره خربیشعور نفهم...وقت شوخیع الانی؟؟
آدرین:تاتورودارم غم ندارم
من:بَ رَ بَ بَ دَلَت خَوشَه(بروبابا)
تق تق تق تق،...
پرستار:خب،بفرماییدغذا
کمکمون کردتا بشینیم رو تخت،چه غذای خوشمزه ای هم بود.کاشکی هیچوقت پام نمیشکست حالم بهم خورد؛حالامیفهمم کرونایی ها چی میشکن،اوقف اوق
آدربن:وییی،مگه ما گوسفندیم بروکلی آوردی،
پرستار:خب..
آدرین: بی خود بی خود
آدرین:بروبه اون رییس آشپزخونه بگو،خیلی خره،خودخزه،خرررر خرررر ...خراست.
پرستار:لطفا توهین نکنید
آدرین:اصلا نیدونی من کیم؟پدرم کیه؟
پدرمن رییس جمهوره،خودمنم آدم مهمیم،این چیه،خدابه داد مردم عادی برسه...چی میکشن بااین غذاها
پرسار:خیل خب آروم باشید؛اینجا بیمارستانه:)
من:عشقم بس کن،بنده خداکه کاره ای نیس اون مامورومعظوره:)😊
آدرین:باشه عزیزم چشم چشم چشم چشممم🙄😐
اززبان آدرین💚💚💚💚💚
مامانم بهم زنگ زدوگفت میاریمتون خونه،منم باشه ای گفتم
من:مری جونم قراره مرخص شیم😄😁
مرینت:آخیشش این۳روزچه زودگذشت😍😁
درهمان لحظه...😊❤️
امیلی:سلام پسروعروس عزیزم
من:ماماننن،هنونه به باره نه به داره،همینجورمیبری میدوزی،تصمیم میگیری ماهم این وسط شلغمیم نه؟؟؟
مرینت:نخیررر،شما پشمک زعفرانی هستین
امیلی:حالا بریم خونه دیگه😐😊♥️
من،مرینت:باش😄
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
پایان
نظر یادت نره نفسم:)🌷🌹